از نامه سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم
لطفا از تمام مطالب دیدن کنید و نظر بدهید
عنوان مطلب | تعداد پاسخ ها | تعداد بازديد ها | آخرين پست دهنده |
ساخت سایت شرکتی | 1 | 194 | sahar22 |
هوشمندانه انتخاب کنید | 0 | 77 | mohsenrazi |
خرید واحد | 1 | 89 | sahar22 |
در اجاره آپارتمان مبله در تهران دقت کنید | 40 | 3680 | tehran_apartment |
قیمت درب ضد سرقت + فروش ویژه | 0 | 76 | nzri |
اهمیت استفاده از میلگرد در صنعت ساخت و ساز | 1 | 247 | sahar22 |
وصل سرم در کرج، انجام تزریقات عضلانی در کرج | 0 | 95 | nzri |
انتخاب درست | 0 | 101 | sahar22 |
بارانی ام را بده
میخواهم به جنگ بروم
کمی با باران سر ستیز دارم
کوله ام مملو از نرسیدن هاست
تا ته جاده ی آمدنت
راهی نیست
تو که نیامدی
من میرسم اما به تو یا سرابی
که به چشمم تاب انداخت ،شبی
راهی این سفرم
بدون بلیطم کاش قافله ی تقدیر
پیاده ام نکند
از خیالت که بیرون آمدم
پنجره را باز کردم
یک نفر در باران قدم میزد
سایه ای انداخت روی دیوار
خانه ام ، عبوری کرد
در ذهنم ،چه دلتنگی مغروری
نمیریزد دمی بیرون
و فریادی بر نمی آرد
سکوتی تلخ حاکم شد
که در دل میزند فریاد
نرو با من بمان ،که من
تنهای تنهایم
در این غربت فقط من مانده ام
با خاطرت،فنجان من یخ میزند
تب من بالا رود ،احساس من
اما چه سود؟؟
خواب من بیدار شو
کابوس تلخی دیده ام من
هم به تو نمیرسم مثل غم که
خانه ات را گم کرده بود
#فاطمه کیانی
طبقه بندي: ادبی، شعر نو،
برچسب ها:فاطمه کیانی، ایذه،
[ دوشنبه 03 آذر 1399 ] [ 12:50 ] [ گلبرگ ]
برای دیدن مطالب بیشتر به صفحه بعد بروید
دانلود مقاله